فوکوس باشید: هم در زندگی، هم در هنر!

از واقعیت تا وانمود

ابراهیم بهرامی: تابستان 1404



 تأملی روان‌شناختی بر مجموعه‌عکس‌های «عروسک‌ها»ی محمدرضا چایفروش

 

   

   محمدرضا چایفروش با ارائه‌ی چهار اثر در مجموعه‌ی «عروسک‌ها» رویکردی ساختاری و مفهومی را درپیش می گیرد که یادآور قالب رباعی در ادبیات فارسی است؛ رباعی با چهار مصراع، ظرفی برای بیان اندیشه‌های تأمل‌برانگیز و فلسفی است. این انتخاب استعاری، به نظر می‌رسد دعوتی است برای ورود به دنیایی چندلایه و پیچیده از معنا.
عکس‌های این مجموعه، فراتر از چارچوب عکاسی مستندِ کلاسیک، ساختاری روایی و مفهوم‌گرا دارند؛ تصاویری که در کنار هم، به یک برداشت واحد می‌رسند و نیازی به  تفسیر و توضیح صریح ندارند. آن‌ها مخاطب را به سفری درونی و ذهنی دعوت می‌کنند؛ سفری به لایه‌هایی عمیق‌ از معنا.  جدالی خاموش میان تن و سر، میان بودن و نبودن.
از منظر روان‌شناسی، این تصاویر بازنمایی بصری تجربه‌ی ناواقع‌پنداری (Derealization) هستند؛ حالتی که فرد احساس بیگانگی مبهمی نسبت به محیط اطراف خود دارد، گویی جهان واقعی از او دور شده است. عناصر آشنا بی‌روح و تهی به نظر می‌رسند، انگار تنها تصاویری از واقعیتی از دست‌رفته‌اند. عروسک‌های بی‌سر و بی‌تن، که در نگاه اول شخصیت‌های آشنا هستند، اکنون به اشیائی خاموش، بی‌جان و بی‌هویت تبدیل شده‌اند. این امر در مخاطب حس ناآرامی و بی‌قراری ایجاد می‌کند و او را به تأملی درباره‌ی گسست از واقعیت و هویت وا می‌دارد.
در این تجربه روان‌شناختی،  ژان بودریار، فیلسوف فرانسوی،  معتقد است که در جهان پست‌مدرن، وانمودها جای واقعیت را گرفته‌اند و «واقعیت» به معنای سنتی‌اش دیگر وجود ندارد. آنچه ما می‌بینیم نسخه‌هایی شبیه‌سازی‌شده از واقعیت است که آن‌قدر تکرار و بازتولید شده‌اند که اصل خود را از دست داده‌اند. عروسک‌های چایفروش، با ماهیت مصنوعی و نیمه‌انسانی خود، نمادی از این فراواقعیت هستند.
مجموعه‌ی «عروسک‌ها» را می‌توان در چارچوب هنر پست‌مدرن نیز تحلیل کرد. پست‌مدرنیسم، که با رد قطعیت‌ها و مفاهیم مطلق مدرنیسم شکل گرفته، واقعیت را امری نسبی و ساخته‌شده می‌داند. در این نگرش، واقعیت بیرونی مستقل وجود ندارد و ادراک ما از جهان، محصول زبان، فرهنگ و رسانه‌هاست. چایفروش با فاصله گرفتن از روایت‌های خطی و مستند، تصویری چندلایه و ایهام‌آمیز ارائه می‌دهد که مخاطب را به مشارکت فعال در خلق معنا فرا می‌خواند.بازی با نشانه‌ها، از ویژگی‌های هنر پست‌مدرن است که در مجموعه‌ی چایفروش نیز دیده می‌شود. عروسک‌ها نه تنها به عنوان سوژه‌های بصری، بلکه به عنوان نمادهایی برای گفتمانی درباره‌ی هویت، بدن و ذهن در جامعه‌ی معاصر عمل می‌کنند. این رویکرد، مخاطب را با پرسش‌هایی درباره‌ی هویت و واقعیت روبه‌رو می‌سازد و او را به بازاندیشی درباره‌ی مرزهای میان واقعیت و بازنمایی وا می دارد.
  نگاه چایفروش دراین عکس ها فراتر از بازنمایی صرف  است ،او از زبان عکس به‌عنوان ابزاری مفهومی و رازآلود بهره می‌برد. این زبان، با حذف قواعد آشنا و ایجاد فضایی مبهم، مخاطب را به تأمل وامی دارد. این عکس‌ها نه تنها تصویری از واقعیت، بلکه تجربه‌ای بصری از وضعیت روانی انسان معاصر هستند؛ وضعیتی که در آن مرزهای واقعیت و وانمود از بین رفته و گسستی عمیق میان ذهن و جهان بیرون شکل گرفته است.

در روان‌شناسی پست‌مدرن، واقعیت امری ساخته‌شده و وابسته به زبان و فرهنگ است. این دیدگاه بر این باور است که ادراک ما از جهان، تحت تأثیر ساختارهای زبانی و فرهنگی شکل می‌گیرد و «حقیقت» امری ایجادشدنی است نه کشف‌شدنی. در این چارچوب، آثار چایفروش را می‌توان به مثابه بازنمایی بحران‌های هویتی و روانی انسان معاصر دانست که در جهانی پساواقعی گرفتار شده است.از سوی دیگر، هنر پست‌مدرن به‌عنوان ابزاری برای نقد شرایط اجتماعی و فرهنگی عمل می‌کند. مجموعه‌ی «عروسک‌ها» با نمایش بدن‌های تکه‌تکه و بی‌هویت، بازتاب‌دهنده‌ی بحران‌های اجتماعی، فروپاشی هویت‌های فردی و جمعی و تأثیرات رسانه‌ها و فناوری‌های نوین بر انسان است. این آثار، همانند آیینه‌ای، مخاطب را به مواجهه با واقعیت‌های تلخ و پیچیده‌ی عصر حاضر با نگاه مفهومی دعوت می‌کنند.

ثبت: 1404/05/02
بازدیدها: 21
بازگشت به لیست...

کتاب های عکاسی

کتاب های هنر

تجهیزات عکاسی

صنایع دستی ایران